روباه و زاغ آبادانی
>زاغکی بر درخت نخل , فلافل می خورد .....
>روبهی آمد و گفت : ولک چه بالی , چه دمی , عجب عینک ری بنی .....دمت گرم کا، مشکی رنگ عشقه، یه دهن برامون بخون.....
>زاغ فلافل را زد زیر بغل و گفت : مو خودم کلاس دومم دهن سرویس
>
منبع:http://smsbazan.blogsky.com