سایت سرگرمی و تفریحی هما

سایت سرگرمی و تفریحی هما

برترین مطالب اینترنتی
سایت سرگرمی و تفریحی هما

سایت سرگرمی و تفریحی هما

برترین مطالب اینترنتی

داستان دیب


یارو زبونش می‌گرفته،میره داروخونه می گه: آقا دیب داری؟
کارمند داروخونه می گه:دیب دیگه چیه؟
یارو جواب می ده: دیب دیگه. این ورش دیب داره، اون ورش دیب داره.
کارمنده می گه: والا ماتا حالا دیب نشنیدیم. چی هست این دیب؟
یارو می گه: بابا دیب،دیب!
طرف می‌بینه نمی فهمه،می ره به رئیس داروخونه می گه.اون میآد می پرسه: چی می‌خوای عزیزم؟  
یارو می گه: دیب!
رئیس می پرسه: دیب دیگه چیه؟
یارو می گه: بابا دیب دیگه. این ورش دیب داره، اون ورش دیب داره.
رئیس داروخونه می گه:تو مطمئنی که اسمش دیبه؟
یارو می گه: آره بابا.خودم دائم مصرف دارم. شما نمی‌دونید دیب چیه؟
رئیس هم هر کاری می‌کنه،نمی تونه سر در بیاره و کلافه می شه.
یکی از کارمندای داروخونهمیآد جلو و می گه: یکی از بچه‌های داروخونه مثل همین آقا زبونش می‌گیره.فکر کنم بفهمه این چی می‌خواد. اما الان شیفتش نیست.رئیس داروخونه که خیلی مشتاق شده بود بفهمه دیب چیه، گفت: اشکال نداره. یکی بره دنبالش، سریع برش داره بیارتش.می‌رن اون کارمنده رومیارن. وقتی می رسه، از یارو می‌پرسه: چی می خوای؟
یارو می گه: دیب!کارمنده می گه: دیب؟
یارو: آره.
کارمنه می گه: که این ورش دیب داره، اون ورش دیب داره؟
یارو میگه: آره،همونه.
کارمند میگه: داریم! چطورنفهمیدن تو چی می خوای!؟
همه خیلی خوشحال شدن که بالاخره فهمیدن یارو چی می خواد. کارمنده سریع می ره توی انبار و دیب رو میذاره توی یه کیسه نایلون مشکی و میاره می ده به یارو و اونم می ره پی کارش.
همه جمع می شن دور اون کارمند و با کنجکاوی می‌پرسن: چی می‌خواست این؟
کارمنده می گه: دیب!
می‌پرسن: دیب؟ دیب دیگه چیه؟
می گه: بابا همون که این ورش دیب داره، اون ورش دیب داره!
رئیس شاکی می شه و میگه: اینجوری فایده نداره. برو یه دونه دیب ور دار بیار ببینیم دیب چیه؟
کارمنده می گه: تموم شد.آخرین دیب رو دادم به این بابا رفت!
.
.
.
 آخر نفهمیدین دیب چیه*

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد